امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pagan

ˈpeɪɡən ˈpeɪɡən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pagans

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دین چندخداپرستی، بت‌پرستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The pagan rituals were held in the ancient forest.
- مراسم بت‌پرستی در جنگل قدیمی برگزار می‌شد.
- The villagers believed in pagan deities that governed the natural world.
- روستاییان به دارگونه‌ی چندخداپرستی که بر جهان طبیعی حکومت می‌کردند، اعتقاد داشتند.
adjective noun countable
قدیمی کافر، مشرک، بی‌دین
- He fought against pagans.
- او با مشرکان جنگید.
- the pagan worship of idols
- پرستش کافرانه‌ی بت‌ها
noun countable
دین بُت‌پرست نوین، نئوپاگانیسم
- The pagan celebrated the solstice with a gathering of like-minded friends.
- بت‌پرست نوین انقلاب را با جمعی از دوستان هم‌عقیده جشن گرفت.
- Many pagans participate in rituals to honor their deities and ancestors.
- بسیاری از نئوپاگانیسم‌ها برای احترام به خدایان و اجداد خود در مراسمی شرکت می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pagan

  1. adjective irreligious
    Synonyms: agnostic, atheistic, heathen, idolatrous, impious, infidel, polytheistic, profane
    Antonyms: believing, religious
  2. noun person who does not believe in an orthodox religion
    Synonyms: agnostic, atheist, doubter, freethinker, heathen, heretic, iconoclast, idolater, idolist, infidel, paganist, pantheist, polytheist, scoffer, skeptic, unbeliever
    Antonyms: believer, Christian, Jew

ارجاع به لغت pagan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pagan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pagan

لغات نزدیک pagan

پیشنهاد بهبود معانی