امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Palatable

ˈpælətəbl ˈpælətəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مطبوع به ذائقه، خوش‌طعم، لذیذ، دلپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- palatable and nutritious food
- خوراک خوشمزه و مغذی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد palatable

  1. adjective delicious, agreeable
    Synonyms: acceptable, A-OK, aperitive, appetizing, attractive, cool, copacetic, delectable, delightful, divine, enjoyable, fair, flavorsome, good-tasting, heavenly, home-cooking, luscious, mellow, mouthwatering, peachy, pleasant, relishing, sapid, saporific, saporous, satisfactory, savory, scrumptious, sugar-coated, sweetened, tasteful, tasty, tempting, toothsome, toothy, yummy
    Antonyms: bitter, disagreeable, distasteful, sour, unsavory, untasty

ارجاع به لغت palatable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «palatable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/palatable

لغات نزدیک palatable

پیشنهاد بهبود معانی