Palladium
American:
pəˈleɪdiəm
British:
pəˈleɪdiəm
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
شیمی
عنصر شیمیایی
پالادیم، عنصر پالادیم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- قیمت پالادیم در سال‌های اخیر افزایش یافته است.
- پالادیم را می‌توان در آلیاژهای دندان‌پزشکی مختلف یافت.
- پالادیم اغلب در مبدل‌های کاتالیستی اتومبیل‌ها استفاده می‌شود.
noun
(Palladium) تندیس Pallas در شهر تروا
مترادف و متضاد palladium
-
noun a silver-white metallic element of the platinum group that resembles platinum; occurs in some copper and nickel ores; does not tarnish at ordinary temperatures and is used (alloyed with gold) in jewelry
-
noun a statue of Pallas whose preservation was believed to ensure the safety of Troy
ارجاع به لغت palladium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «palladium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/palladium