امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pally

ˈpæli ˈpæli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
همدستی، خودمانی، شریکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pally

  1. adjective (used colloquially) having the relationship of friends or pals
    Synonyms: chummy, matey, palsy-walsy

ارجاع به لغت pally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pally

لغات نزدیک pally

پیشنهاد بهبود معانی