امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Palsied

American: ˈpɔːlzɪd British: ˈpɔːlzɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

plural preposition
افلیج، لرزان، متزلزل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد palsied

  1. adjective crippled
    Synonyms: arthritic, atonic, debilitated, disabled, diseased, helpless, neurasthenic, paralytic, paralyzed, rheumatic, sclerotic, shaking, shaky, sick, spastic, trembling, tremorous, weak
    Antonyms: healthy, steady, walking

ارجاع به لغت palsied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «palsied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/palsied

لغات نزدیک palsied

پیشنهاد بهبود معانی