امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pancake

ˈpænkeɪk ˈpænkeɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pancakes

معنی

noun
پنکیک (نوعی کیک نازک، تخت و گرد است که با ریختن خمیر آشپزی در ماهیتابه پخته می‌شود.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pancake

  1. noun flat, round breakfast cake
    Synonyms: batter cake, blanket, cake, crepe, flapjack, griddle cake, hotcake, johnnycake, jonnycake, sourdough, waffle, wheat, wheat cake

ارجاع به لغت pancake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pancake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pancake

لغات نزدیک pancake

پیشنهاد بهبود معانی