امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Panegyric

    ˌpænəˈdʒɪrɪk ˌpænəˈdʒɪrɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( panegyrical ) ستایش‌آمیز، مدیحه، ستایش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد panegyric

    1. adjective Formally expressing praise
      Synonyms: complimentary, acclamatory, laudatory, citation, encomiastic, encomium, flattering, eulogy, eulogistic, laudation, tribute, panegyrical
    2. noun An expression of warm approval
      Synonyms: praise, eulogy, compliment, encomium, tribute, acclaim, acclamation, applause, honor, celebration, commendation, kudos, laudation, plaudit, paean, pean

    ارجاع به لغت panegyric

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «panegyric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/panegyric

    لغات نزدیک panegyric

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار