امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Partway

ˈpɑːrtweɪ ˈpɑːtweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
تا اندازه‌ای، نیمه، بخشی از راه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The project is partway done.
- بخشی از طرح انجام شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد partway

  1. adjective
    Synonyms: started, toward the middle, partially, somewhat

ارجاع به لغت partway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «partway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/partway

لغات نزدیک partway

پیشنهاد بهبود معانی