امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Passerine

    ˈpæsʌrɪn ˈpæsəraɪn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    جانورشناسی گنجشکی، شاخه‌نشین، وابسته به گنجشک
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد passerine

    1. noun Perching birds mostly small and living near the ground with feet having 4 toes arranged to allow for gripping the perch; most are songbirds; hatchlings are helpless
      Synonyms: passeriform bird
    2. adjective Relating to or characteristic of the passeriform birds
      Antonyms: nonpasserine

    ارجاع به لغت passerine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «passerine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/passerine

    لغات نزدیک passerine

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel