گذشتهی ساده:
pattedشکل سوم:
pattedسومشخص مفرد:
patsوجه وصفی حال:
pattingشکل جمع:
patsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) خوب آموختن یا بلد بودن یا از بر بودن
(امریکا) 1- از تغییر عقیده یا روش خودداری کردن 2- (پوکر) روی دست خود خوابیدن (و ورق تازه نگرفتن)
1- تشویق، تحسین، تسلی 2- تشویق کردن، تحسین کردن، تسلی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pat