امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pathognomonic

ˌpæθəɡˈnɑmɪk ˌpæθəɡˈnɒmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی شاخص، مشخصه (نشانه یا علامت ویژه‏‌ای که مشخص‏‌کننده‌ی یک بیماری باشد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The sudden onset of severe headache and neck stiffness is pathognomonic for meningitis.
- شروع ناگهانی سردرد شدید و سفتی گردن شاخص مننژیت است.
- The combination of fever, cough, and shortness of breath is pathognomonic for pneumonia.
- ترکیبی از تب، سرفه و تنگی نفس مشخصه‌ی پنومونی (سینه‌پهلو) است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pathognomonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pathognomonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pathognomonic

لغات نزدیک pathognomonic

پیشنهاد بهبود معانی