امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pb

ˌpiːˈbiː ˌpiːˈbiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Pb) سرب، عنصر سرب، فلز سرب (نماد شیمیایی عنصر Lead)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pb

  1. noun A unit of information equal to 1024 tebibytes or 2^50 bytes
    Synonyms: petabyte, pebibyte, pib
  2. noun A unit of information equal to 1000 terabits or 10^15 bits
    Synonyms: petabit, pbit
  3. noun A soft heavy toxic malleable metallic element; bluish white when freshly cut but tarnishes readily to dull grey
    Synonyms: lead, atomic number 82

ارجاع به لغت pb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pb

لغات نزدیک pb

پیشنهاد بهبود معانی