امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pelagic

pəˈlædʒɪk pəˈlædʒɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
( pelagian ) دریایی، دریانشین، ساکن دریا، جانور دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- pelagic deposit
- نهشت دریا میانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pelagic

  1. adjective Of or relating to the seas or oceans
    Synonyms: oceanic, marine, thalassic, aquatic, maritime

ارجاع به لغت pelagic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pelagic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pelagic

لغات نزدیک pelagic

پیشنهاد بهبود معانی