امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Penance

ˈpenəns ˈpenəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    penances

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
توبه و طلب بخشایش، پشیمانی، ریاضت، وادار به توبه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- to do penance
- توبه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد penance

  1. noun reparation for wrong
    Synonyms: absolution, atonement, attrition, compensation, compunction, confession, contrition, expiation, forgiveness, hair shirt, mortification, penalty, penitence, punishment, purgation, remorse, remorsefulness, repentance, retribution, rue, ruth, sackcloth and ashes, self-flagellation, shrift, sorrow, suffering

ارجاع به لغت penance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penance

لغات نزدیک penance

پیشنهاد بهبود معانی