امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pensionary

American: ˈpenʃəˌneriː British: ˈpenʃənərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
بازنشسته، حقوق بگیر، مزدور، پولکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The great Khan and his pensionaries were against any reform.
- خان بزرگ و جیره‌خوارنش مخالف هرگونه اصلاحات بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pensionary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pensionary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pensionary

لغات نزدیک pensionary

پیشنهاد بهبود معانی