امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Percolate

ˈpɜrːkleɪt ˈpɜːkəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    percolated
  • شکل سوم:

    percolated
  • سوم‌شخص مفرد:

    percolates
  • وجه وصفی حال:

    percolating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb
تراوش کردن، نفوذ کردن، رد شدن، صاف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- We waited for the coffee to percolate and be ready to drink.
- ما صبر کردیم تا قهوه از صافی رد شود و آماده‌ی آشامیدن گردد.
- Rainwaters percolated between the sands and gravels that fill the valley.
- آب باران از میان شن‌ها و ریگ‌هایی که دره را پر کرده بود تراوش می‌کرد.
- The news of their secret wedding soon percolated throughout the city.
- به‌زودی خبر ازدواج مخفیانه آن‌ها در تمام شهر پخش شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد percolate

  1. verb seep, drip (liquid)
    Synonyms: bleed, bubble, charge, drain, exude, filter, filtrate, impregnate, leach, ooze, pass through, penetrate, perk, permeate, pervade, saturate, strain, sweat, transfuse, transude, weep

ارجاع به لغت percolate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «percolate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/percolate

لغات نزدیک percolate

پیشنهاد بهبود معانی