امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Permeable

ˈpɜrːmiəbl ˈpɜːmiəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more permeable
  • صفت عالی:

    most permeable

معنی و نمونه‌جمله

adjective
نشت‌پذیر، نفوذ‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Limestone is extremely permeable to water.
- سنگ آهک نسبت به آب بسیار تراوا است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permeable

  1. adjective absorbent, penetrable
    Synonyms: absorptive, accessible, enterable, passable, pervious, porose, porous, spongelike, spongy
    Antonyms: inpenetrable, unpermeable

ارجاع به لغت permeable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permeable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/permeable

لغات نزدیک permeable

پیشنهاد بهبود معانی