معنی personal effects به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈpɜrːsənələˈfekts ˈpɜːsənəlɪˈfekts

معنی و نمونه‌جمله

لوازم شخصی، وسایل شخصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Tooth brushes, combs, shoes, and socks are among one's personal effects.

- مسواک، شانه، کفش و جوراب جزء لوازم شخصی محسوب می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد personal effects

noun personal belongings

Synonyms: bag and baggage, impedimenta, personal estate, personal items, personal property, worldly goods

ارجاع به لغت personal effects

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «personal effects» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/personal effects

لغات نزدیک personal effects

- personage
- personal
- personal effects
- personal equation
- personal foul

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند