امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pervading

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pervaded
  • شکل سوم:

    pervaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    pervades

معنی

adjective
درون‌گستر، فراگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pervading

  1. verb Spread or diffuse through
    Synonyms: penetrating, permeating, saturating, suffusing, imbuing, diffusing, transfusing, spreading, impregnating, charging, filling, freighting, animating

ارجاع به لغت pervading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pervading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pervading

لغات نزدیک pervading

پیشنهاد بهبود معانی