امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pervert

pərˈvɜːrt pərˈvɜːrt pəˈvɜːt pəˈvɜːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    perverts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
منحرف کردن، از راه راست به‌در کردن، گمراه شدن، مرتد، بدراه، منحرف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Do pornographic books pervert those who read them?
- آیا کتاب‌های جنسی خوانندگان را گمراه می‌کند؟
- This is one of those ideas that can easily be perverted.
- این یکی از آن اندیشه‌هایی است که می‌تواند به‌آسانی تحریف شود.
- They perverted science to cause war and destruction.
- از علم برای ایجاد جنگ و ویرانی سوء استفاده کردند.
- They arrest perverts.
- کژراهان جنسی را توقیف می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pervert

  1. noun person who lacks morals
    Synonyms: debauchee, degenerate, deviant, deviate, freak, weirdo
  2. verb twist, turn away from what is acceptable or correct
    Synonyms: abuse, adulterate, alloy, animalize, brainwash, color, corrupt, cut, debase, debauch, demoralize, deprave, desecrate, distort, divert, doctor, doctor up, fake, falsify, fudge, garble, misconstrue, misinterpret, misrepresent, misstate, mistreat, misuse, outrage, phony up, prostitute, ruin, salt, seduce, spike, vitiate, warp, water
    Antonyms: leave alone, straighten

Collocations

ارجاع به لغت pervert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pervert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pervert

لغات نزدیک pervert

پیشنهاد بهبود معانی