امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pessimist

    ˈpesəmɪst ˈpesəmɪst
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    بدبین (شخص)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - My friend is such a pessimist; she always expects the worst in every situation.
    - دوست من خیلی بدبین است. او همیشه در هر شرایطی انتظار بدترین‌ها را دارد.
    - It can be challenging to be around a pessimist who constantly brings down the mood with their negative perspective.
    - بودن در کنار بدبینی که دائماً با دیدگاه منفی خود روحیه را پایین می‌آورد، می‌تواند دشوار باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pessimist

    1. noun person who expects bad outcome
      Synonyms: complainer, crepehanger, cynic, defeatist, depreciator, downer, gloomy, killjoy, misanthrope, party pooper, prophet of doom, sourpuss, wet blanket, worrier, worrywart
      Antonyms: optimist

    ارجاع به لغت pessimist

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pessimist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pessimist

    لغات نزدیک pessimist

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار