امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pestilent

ˈpestɪlənt ˈpestɪlənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مهلک، طاعونی، طاعون‌آور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a pestilent land whose people died like flies
- سرزمین مرگباری که مردم آن همچون مگس می‌مردند
- the pestilent threat of war
- تهدید مرگ‌آور جنگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pestilent

  1. adjective dangerous
    Synonyms: baneful, contagious, contaminating, corrupting, deadly, deleterious, destructive, detrimental, diseased, evil, fatal, harmful, infectious, injurious, lethal, mortal, noxious, pernicious, pestiferous, pestilential, ruinous, tainting, troublesome, vicious
  2. adjective dangerous,
    Synonyms: harmful baneful, contagious, contaminating, corrupting, deadly, deleterious, destructive, detrimental, diseased, evil, fatal, infectious, injurious, lethal, mortal, noxious, pernicious, pestiferous, ruinous, tainting, troublesome, vicious
    Antonyms: clean, healthy, hygienic, safe, sanitary

ارجاع به لغت pestilent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pestilent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pestilent

لغات نزدیک pestilent

پیشنهاد بهبود معانی