معنی petrichor به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈpetrɪkɔːr ˈpetrɪkɔː

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بوی خاک باران‌خورده (بوی عطری که پس‌از باریدن باران روی خاک خشک و گرم بلند می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She loved the scent of petrichor.

- او عاشق رایحه‌ی خاک باران‌خورده بود.

- The petrichor reminded him of childhood days spent playing in the rain.

- بوی خاک باران‌خورده او را به یاد روزهای کودکی انداخت که در زیر باران بازی می‌کرد.

- As the rain began to fall, the petrichor brought a sense of calm and nostalgia.

- با شروع بارش باران، بوی خاک باران‌خورده حس آرامش و نوستالژی را به ارمغان آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت petrichor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «petrichor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petrichor

لغات نزدیک petrichor

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند