امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Phoney

ˈfoʊni ˈfəʊni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    phonies
  • صفت تفضیلی:

    phonier
  • صفت عالی:

    phoniest

معنی

adjective
( phony ) نادرست، غیرموثق، غلط، حقه‌باز، ساختگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد phoney

  1. adjective Fraudulent; having a misleading appearance
    Synonyms: phony, bogus, fake, bastard
  2. noun A person who professes beliefs and opinions that he or she does not hold in order to conceal his or her real feelings or motives
    Synonyms: phony, hypocrite, dissembler, dissimulator, pretender

ارجاع به لغت phoney

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phoney» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phoney

لغات نزدیک phoney

پیشنهاد بهبود معانی