امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pigeon-toed

ˈpɪdʒɪntoʊd ˈpɪdʒɪntəʊd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی انگشت‌کبوتری، پنجه‌کبوتری (دارای انگشتان پا که به داخل خمیده‌اند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Despite being pigeon-toed, the athlete excelled in sports and was able to overcome any physical limitations.
- علی‌رغم انگشت‌کبوتری بودن، این ورزشکار در ورزش عالی بود و توانست بر هر محدودیت جسمی‌ای غلبه کند.
- He was pigeon-toed, making it difficult for him to run.
- پنجه‌کبوتری بود که این موضوع دویدن را برایش دشوار می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pigeon-toed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pigeon-toed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pigeon-toed

لغات نزدیک pigeon-toed

پیشنهاد بهبود معانی