امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pistol

ˈpɪstl ˈpɪstl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pistols

معنی

noun adverb countable
تپانچه، هفت‌تیر، تپانچه درکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pistol

  1. noun revolver
    Synonyms: firearm, forty-five, gun, handgun, piece, rod, Saturday night special, six-shooter, thirty-eight

ارجاع به لغت pistol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pistol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pistol

لغات نزدیک pistol

پیشنهاد بهبود معانی