امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pita

ˈpiːtə ˈpiːtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
انواع گیاهان خنجری (agave) که از الیاف آن کاغذ و غیره می‌سازند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
الیاف گیاهان خنجری
noun
نان پیتا (نان شبیه به نان تافتون) (pita bread هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pita

  1. noun Usually small round bread that can open into a pocket for filling
    Synonyms: pocket bread

ارجاع به لغت pita

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pita» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pita

لغات نزدیک pita

پیشنهاد بهبود معانی