امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pitiless

    ˈpɪtɪləs ˈpɪtɪləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بی‌ترحم، بی‌رحم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - a pitiless dictator
    - یک دیکتاتور بی‌رحم
    - the pitiless massacre of the children
    - قتل‌عام بی‌رحمانه‌ی کودکان
    - a pitiless campaign against corruption in government
    - مبارزه‌ی بی‌امان بر ضد فساد در دولت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pitiless

    1. adjective without mercy or care
      Synonyms: austere, barbarous, brutal, callous, cold, coldblooded, coldhearted, cruel, cutthroat, dog-eat-dog, frigid, hardhearted, harsh, hatchetjob, heartless, implacable, indifferent, inexorable, inhuman, inhumane, insensible, killer instinct, mean, merciless, obdurate, relentless, remorseless, ruthless, satanic, savage, soulless, stony
      Antonyms: charitable, kind, merciful, sympathetic

    ارجاع به لغت pitiless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pitiless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pitiless

    لغات نزدیک pitiless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند