معنی plano-concave به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

تخت-کاو، مسطح-مقعر (مربوط به عدسی‌ و منشور و غیره که یک سطح تخت و یک سطح کاو دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The plano-concave lens was used to correct the nearsightedness of the patient.

- برای اصلاح نزدیک‌بینی بیمار از لنز تخت-کاو استفاده شد.

- The plano-concave prism was used to separate the different colors of light.

- از منشور مسطح-مقعر برای جداسازی رنگ‌های مختلف نور استفاده شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت plano-concave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «plano-concave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plano-concave

لغات نزدیک plano-concave

- planning
- plano-
- plano-concave
- plano-convex
- planography

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند