امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Platinum Blonde

    ˈplætnəmˈblɑːnd ˈplætɪnəmblɒnd
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: platinum blond

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective noun uncountable
    رنگ زرد مایل به سفید (مو)
    آموزش تمامی رنگ ها به زبان انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Her platinum blonde hair shimmered in the sunlight.
    - موی زرد مایل به سفید او زیر نور خورشید برق می‌زد.
    - I've always wanted to try going platinum blonde.
    - همیشه دوست داشتم بلوند زرد مایل به سفید را امتحان کنم.
    noun countable
    دارای موی زرد مایل به سفید (شخص)
    - My wife is a platinum blonde.
    - همسرم موی زرد مایل به سفید دارد.
    - I'm a platinum blond.
    - موی زرد مایل به سفید دارم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد platinum blonde

    1. noun very light-colored hair
      Synonyms: ash blonde, bleached blonde, honey blonde, silver blonde

    ارجاع به لغت platinum blonde

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «platinum blonde» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/platinum-blonde

    لغات نزدیک platinum blonde

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار