امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pleistocene

ˈplaɪstəsiːn ˈplaɪstəsiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
زیست‌شناسی پلیستوسن، عهد چهارم زمین‌شناسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pleistocene

  1. noun From two million to 11 thousand years ago; extensive glaciation of the northern hemisphere; the time of human evolution
    Synonyms: Pleistocene epoch, glacial epoch

ارجاع به لغت pleistocene

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pleistocene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pleistocene

لغات نزدیک pleistocene

پیشنهاد بهبود معانی