امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plexor

American: ˈpleksər British: ˈpleksə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چکش دق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plexor

  1. noun (medicine) a small hammer with a rubber head used in percussive examinations of the chest and in testing reflexes
    Synonyms: plessor, percussor

ارجاع به لغت plexor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plexor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plexor

لغات نزدیک plexor

پیشنهاد بهبود معانی