امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plication

American: plɪˈkeɪʃən British: plɪˈkeɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از plicature به‌ جای plication استفاده کرد.

معنی

noun
چین، تاه، چین‌زنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plication

  1. noun A line or an arrangement made by the doubling of one part over another
    Synonyms: crease, fold, crimp, crinkle, crumple, pleat, plica, pucker, rimple, ruck, rumple, wrinkle, flexure, bend
  2. noun The act of folding in parallel folds
    Synonyms: pleating

ارجاع به لغت plication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plication

لغات نزدیک plication

پیشنهاد بهبود معانی