امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Polonium

    pəˈloʊniəm pəˈləʊniəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    نماد: Po

    عدد اتمی: 84

    جرم اتمی: 209

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی پولونیم، عنصر پولونیم
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Polonium is a highly radioactive element discovered by Marie Curie.
    - پولونیم عنصری بسیار رادیواکتیو است که توسط ماری کوری کشف شد.
    - The presence of polonium in the sample raised concerns about its safety.
    - وجود پلونیم در نمونه نگرانی‌هایی را در مورد ایمنی آن ایجاد کرد.
    - Polonium can be used in certain types of nuclear batteries.
    - می‌توان از پولونیم در انواع خاصی از باتری‌های هسته‌ای استفاده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد polonium

    1. noun a radioactive metallic element that is similar to tellurium and bismuth; occurs in uranium ores but can be produced by bombarding bismuth with neutrons in a nuclear reactor

    ارجاع به لغت polonium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «polonium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polonium

    لغات نزدیک polonium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی