امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Polygon

ˈpɑːlɪɡɑːn ˈpɒlɪɡən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    polygons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هندسه چندضلعی، چندگوشه، کثیرالاضلاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- That polygon had six sides and six angles.
- آن چندضلعی شش ضلع و شش زاویه داشت.
- The children learned about different types of polygons in geometry class.
- بچه‌ها در کلاس هندسه درمورد انواع مختلف چندضلعی آموختند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polygon

  1. noun A closed plane figure bounded by straight sides
    Synonyms: polygonal shape

ارجاع به لغت polygon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polygon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polygon

لغات نزدیک polygon

پیشنهاد بهبود معانی