امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Polyp

ˈpɑːlɪp ˈpɒlɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    polyps

معنی‌ها

noun
جانورشناسی گزنه‌ی دریایی (انواع cnidarian های مار مانند که مژک‌های گزنده دارند - hydra هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
پزشکی پولیپ (به‌ویژه در بینیو مقعد و مثانه)، گندمه، زائده‌ی گوشتی نرم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polyp

  1. noun A small vascular growth on the surface of a mucous membrane
    Synonyms: anemone, coelenterate, polypus, coral, tumor, growth, hydra, hydroid

ارجاع به لغت polyp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polyp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polyp

لغات نزدیک polyp

پیشنهاد بهبود معانی