معنی poor-spirited به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فاقد روحیه، ترسو، کم‌جرئت، فاقد اعتمادبه‌نفس (شخص)، بزدلانه (رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Her poor-spirited attitude towards life prevented her from taking risks or pursuing her dreams.

- نگرش بزدلانه‌ی او به زندگی او را از ریسک کردن یا دنبال کردن رؤیاهایش باز داشت.

- She was disappointed to find out that her once brave and confident friend had become poor-spirited.

- او وقتی فهمید که دوست شجاع و با اعتمادبه‌نفسش ترسو و فاقد روحیه شده است، ناامید شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد poor-spirited

adjective Lacking in courage and manly strength and resolution; contemptibly fearful

Synonyms: abject, timorous, wretched, pusillanimous, miserable, mean, unmanly

ارجاع به لغت poor-spirited

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «poor-spirited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/poor-spirited

لغات نزدیک poor-spirited

- poor-boy sandwich
- poor-mouth
- poor-spirited
- poorhouse
- poorish

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی