امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Porosity

    pɔːrˈrɒsɪti pɔːˈrɒsɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    پرمنفذی، تخلخل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - acids cause porosity in some stones
    - اسیدها در برخی از سنگ‌ها تولید خلل و فرج می‌کنند./اسیدها در برخی سنگ‌ها سوراخ ایجاد می‌کنند
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد porosity

    1. noun The property of being porous; being able to absorb fluids
      Synonyms: porousness
      Antonyms: solidity

    ارجاع به لغت porosity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «porosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/porosity

    لغات نزدیک porosity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی