امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Portraiture

ˈpɔːrtrətʃər ˈpɔːtrətʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    portraitures

معنی

noun
نقاشی از صورت، پیکر‌نگاری، تعریف، تصویر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد portraiture

  1. noun The product of art, sense 2
    Synonyms: representation, painting
  2. noun A word picture of a person's appearance and character
    Synonyms: portrayal, portrait

ارجاع به لغت portraiture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «portraiture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/portraiture

لغات نزدیک portraiture

پیشنهاد بهبود معانی