معنی postilion به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: pɒˈstɪlɪən British: pɒˈstɪlɪən

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: postillion

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

جلودار، پیشرو (شخص) (در حرکت دسته‌جمعی اسب‌ها)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The postilion skillfully guided the horses through the winding streets of the city.

- جلودار به‌طرز ماهرانه‌ای اسب‌ها را در خیابان‌های پیچ‌درپیچ شهر هدایت می‌کرد.

- The postillion wore a colorful uniform and a tall hat.

- پیشرو یونیفرمی رنگارنگ و کلاهی بلند بر سر داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت postilion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «postilion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/postilion

لغات نزدیک postilion

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی