امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Postman

ˈpoʊstmən ˈpoʊstmən ˈpəʊstmən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    postmen

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
انگلیسی بریتانیایی پستچی، نامه‌رسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- My dog barks at the postman every day.
- سگ من هر روز برای پستچی پارس می‌کند.
- The postman delivered the mail to my house today.
- نامه‌رسان امروز نامه را به خانه‌ی من رساند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد postman

  1. noun A man who delivers the mail
    Synonyms: letter-carrier, mailman, mail-carrier, carrier

ارجاع به لغت postman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «postman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/postman

لغات نزدیک postman

پیشنهاد بهبود معانی