امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Potion

ˈpoʊʃn ˈpəʊʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    potions

معنی و نمونه‌جمله

noun
جرعه، دارو یا زهر آبکی، شربت عشق، شربت عشق دادن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a love potion
- معجون عشق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد potion

  1. noun concoction prepared for mental or physical effect
    Synonyms: aromatic, brew, cordial, cup, dose, draft, dram, draught, drink, elixir, libation, liquid, liquor, medicine, mixture, nip, philter, remedy, restorative, spirits, stimulant, tonic

ارجاع به لغت potion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «potion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/potion

لغات نزدیک potion

پیشنهاد بهبود معانی