گذشتهی ساده:
powderedشکل سوم:
powderedسومشخص مفرد:
powdersوجه وصفی حال:
powderingشکل جمع:
powdersتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) مهیای عمل بودن، آمادهی پیکار بودن
(عامیانه) فرار کردن، گریختن، به چاک زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «powder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/powder