امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Prawn

    prɒːn prɔːn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      prawned

    • شکل سوم:

      prawned

    • سوم‌شخص مفرد:

      prawns

    • وجه وصفی حال:

      prawning

    • شکل جمع:

      prawns

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable B2
    prawn, میگو
    انگلیسی بریتانیایی جانورشناسی میگو
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - I love eating prawns with cocktail sauce.
    - من عاشق خوردن میگو با سس کوکتل هستم.
    - The prawn jumped out of the net and back into the water.
    - میگو از تور بیرون پرید و دوباره وارد آب شد.
    verb - intransitive
    میگو گرفتن
    - I love to prawn on the weekends, it's so relaxing.
    - من عاشق میگو گرفتن در آخر هفته‌ها هستم، این خیلی آرامش‌بخش است.
    - She has been prawning since she was a child, it's a family tradition.
    - او از کودکی میگو می‌گرفت، این یک سنت خانوادگی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prawn

    1. noun Any of various edible decapod crustaceans
      Synonyms: shrimp

    ارجاع به لغت prawn

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prawn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prawn

    لغات نزدیک prawn

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی