معنی preemie به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈpriːmi ˈpriːmi

معنی

noun

(عامیانه) طفلی که پیش از موعد به دنیا آمده (به‌ویژه با وزن کمتر از 2/5 کیلو)، نوزاد زودرس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preemie

noun An infant that is born prior to 37 weeks of gestation

Synonyms: premature-baby, preterm baby, premature infant, preterm infant, premie

ارجاع به لغت preemie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «preemie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preemie

لغات نزدیک preemie

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return