امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Preference

ˈprefrəns ˈprefrəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    preferences

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
رجحان، ترجیح، اولویت، حق تقدم، انتخاب اول، پسند، میل، سلیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Which is your preference?
- پسند شما کدام است؟
- She has a preference for brown.
- او رنگ قهوه‌ای را ترجیح می‌دهد.
- My preference today is a hot bath.
- چیزی که امروز دلم می‌خواهد، یک حمام گرم است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preference

  1. noun first choice
    Synonyms: alternative, choice, cup of tea, desire, druthers, election, favorite, flash, groove, inclination, option, partiality, pick, predilection, prepossession, propensity, say, say so, selection, top, weakness
    Antonyms: dislike, hate, hatred, last choice, rejection
  2. noun favorable treatment
    Synonyms: advancement, advantage, elevation, favoritism, first place, precedence, preferment, prelation, pride of place, priority, promotion, upgrading
    Antonyms: disfavor, equality, rejection

لغات هم‌خانواده preference

ارجاع به لغت preference

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preference» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preference

لغات نزدیک preference

پیشنهاد بهبود معانی