امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Prejudge

    ˌpriːˈdʒʌdʒ ˌpriːˈdʒʌdʒ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      prejudged

    • شکل سوم:

      prejudged

    • سوم‌شخص مفرد:

      prejudges

    • وجه وصفی حال:

      prejudging

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - transitive
    بدون اندیشه تأیید کردن، بدون رسیدگی قضاوت کردن، پیش‌داوری کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Don't prejudge the film before you see it!
    - قبل از دیدن فیلم پیش‌داوری نکن!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prejudge

    1. verb
      Synonyms: presuppose, forejudge, presume, jump-to-conclusions

    ارجاع به لغت prejudge

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prejudge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prejudge

    لغات نزدیک prejudge

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند