امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prepaid

ˌpriːˈpeɪd ˌpriːˈpeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیش‌پرداخت‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prepaid

  1. adjective Used especially of mail; paid in advance
    Synonyms: shipped paid, with charges paid, postpaid, settled for

ارجاع به لغت prepaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prepaid

لغات نزدیک prepaid

پیشنهاد بهبود معانی