ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Presupposition

ˌpriːsʌpəˈzɪʃn ˌpriːsʌpəˈzɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • پیش‌پندار، فرض قبلی، پیش‌انگاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد presupposition

  1. noun Something taken to be true without proof
    Synonyms: assumption, postulate, postulation, premise, supposition, theory, thesis

لغات هم‌خانواده presupposition

ارجاع به لغت presupposition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presupposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presupposition

لغات نزدیک presupposition

پیشنهاد بهبود معانی