امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Previously

ˈpriːviəsli ˈpriːviəsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
پیشتر، قبلا، سابقا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She had previously worked in television
- او قبلا در تلویزیون کار کرده بود
- She was previously employed as a tour guide
- او پیشتر به عنوان راهنمای تور استخدام شده بود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد previously

  1. adverb earlier
    Synonyms: ahead, already, ante, antecedently, at one time, away back, a while ago, back, back when, before, beforehand, erstwhile, fore, formerly, forward, heretofore, hitherto, in advance, in anticipation, in days gone by, in the past, long ago, once, one-shot, precedently, then, time was, until now
    Antonyms: currently, future, later, presently

لغات هم‌خانواده previously

ارجاع به لغت previously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «previously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/previously

لغات نزدیک previously

پیشنهاد بهبود معانی